اموزشی آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ جمعه 4 اسفند 1391برچسب:ضرب المثل انگلیسی همراه ترجمه, :: 13:52 :: نويسنده : هرسه نویسنده
You can not serve God and mammon هم خدا خواهی و هم دنیای دون این محال است و جنون ای ذولفنون You may end him but you’ll not mend him توبه گرگ مرگ است. You can lead a horse to water, but you can’t make him drink هیچ کاری با زور درست نمی شود؛ زور همیشه کارساز نیست. You win some/a few, you lose some/a few زندگی برد و باخت دارد. You are what you eat. غذای انسان ماهیت انسان را می سازد. You have take the good with the bad باید خوب را با بد پذیرفت. A Younger idler, an old beggar جوان بیکار امروز، گدای پیر فرداست. در جوانی کار کن تا در پیری گدایی نکنی. You reap what you sow. خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم You pay your money and you take your choice هر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری. You can do anything, but not everything شما می توانید هر کاری را انجام دهید اما نمی توانید همه کارها را انجام دهید. You can’t put the clock back گذشته ها گذشته است. Years teach us more than books سالها بیشتر از کتابها به ما درس می دهند. You want a thing done, do it yourself کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من. You can’t keep a good man down خواستن توانستن است. You saw nothing, you heard nothing شتر دیدی ندیدی. You took the words out of my mouth جانا سخن از زبان ما می گویی. You are scraping the bottom of the barrel. ملاقه ات به ته دیگ خورده است. You can’t win. مقسّمت ندهد روزی که ننهادست. You can educate a fool, but you can not make him think آدم احمق را می توان تربیت کرد اما نمی توان به تفکر واداشت. You can’t have your cake and eat it too نی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را. You can’t take it with you when you die ثروت را به هنگام مرگ با خود به گور نتوان برد. You can not put out a fire with oil آتش را با آتش خاموش نتوان کرد. You can not wash a black a more white که زنگی به شستن نگردد سفید. You can not catch old birds with chaff. عنقا را به دام نتوان گرفت. You must lie on the bed you have made خود کرده را تدبیر نیست. You are a back seat driver کنار گود نشستی و می گویی لنگش کن. You may know by a handful the whole sack مشت نمونه خروار است. You can not burn the candle at both ends نی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را. You can’t dance at two weddings. با یک دست نمی توان دو هندوانه بر داشت. You can’t mend a broken egg آب رفته به جوی بر نگردد. You can not sell the cow and drink the milk نی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را. You buy land, you buy stones, you buy meat, you buy bones گنج بی مار و گل بی خار نیست. You can not get blood out of stone. از آب کره نتوان گرفت. Your love will be in my heart at all times. اگر مرگم به نامردی نگیرد مرا مهر تو در دل جاودانی ست و گر عمرم به ناکامی سر آید تو را دارم که مرگم زندگانی ست Your wish is my command از تو به یک اشارت از ما به سر دویدن. جسم و جان و هر چه هستم آن توست حکم و فرمان جملگی فرمان توست You must grin and bear it باید بسوزی و بسازی. You can’t see the wood for the trees. آنقدر سمن است که یاسمن پیدا نیست. You can’t make bricks without straw با دست خالی نمی توان کاری انجام داد. You can not get a quart into a pin pot نمی توان بحر را در کوزه ریخت. You are responsible for you هر کس ضامن دوزخ و بهشت خویش است. You can’t please everyone. همه را نمی توان از خود راضی نگه داشت. You cannot unscrambles eggs. کاری است گذشته، سبویی است شکسته. You cannot teach an old dog new tricks پیر را تعلیم دادن مشکل است. You cannot make a silk purse out of a sow’s ear از تخم مرغ پشم نتوان چید. You should never judge a book by its cover. از روی ظاهر نباید قضاوت کرد. ما برون را ننگریم و قال را ما درون را بنگریم و حال را You have to crawl before you can walk. قبل از راه رفتن باید خزیدن رایاد گرفت. You can catch more flies with honey than you can with vinegar هر کاری راهی دارد. W, w When it rains, it pours چو بد آید هر چه آید بد شود. بدبختی نمی آید وقتی هم می آید پشت سر هم می آید. Whatever happens is for the best هر چه پیش آید خوش آید. Whoever knocks on a door and persists will be allowed in گفت پیغمبر که چون کوبی دری عاقبت زان در برون آید سری Where there is muck, there’s luck/brass آدم پولدار شانس هم دارد. When the cat’s away the mice will play ماه درخشنده چون پنهان شود شب پرّه بازیگر میدان شود What is done can’t be undone. آب رفته به جوی برنگردد، گذشته ها گذشته است. When in Rome do as the Romans do خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو. Where there is a will, there is a way خواستن، توانستن است. the Way to a man’s heart is through his stomach برای بدست آوردن دل مردان باید از طریق شکمشان وارد شد. Without music, life is a journey through a desert بدون موسیقی، زندگی به منزله سفر کردن از بیابان است. What we acquire without sweat we give away without regret هر آنچه آسان یافتی، آسان دهی از دست. Well begun is half done شروع خوب نصف کار است. Winners never cheat and cheaters never win آدمهای برنده هرگز کلک نمی زنند و آدمهای متقلب هرگز برنده نمی شوند. When money speaks, the truth remains silent وقتی پول حرف می زند حقیقت سکوت اختیار می کند. When a thing is done, advice comes too late بعد از وقوع واقعه، پند و تدبیر دیگر بکار نیاید. Waste not, want not اسراف نکن تا محتاج نشوی. a Watched pot never boils زمان انتظار دیر می گذرد. Will is the key of the victories رمز پیروزی اراده است. the Wish is father to the thought شتر در خواب بیند پنبه داند؛ فکر باطل ز تمنا خیزد. a Wise man avoids edged tools آدم دانا به نشتر نزند مشت. a Word to the wise is enough/sufficient در خانه اگر کس است یک حرف بس است. ازین به نصیحت نگوید کست اگر عاقلی یک اشارت بس است Word cut more than sword زبان برنده تر از شمشیر است. the Worm will turn چو دست از همه حیلتی در گسست حلال است شمشیر بردن به دست وقت ضرورت چو نباشد گریز دست بگیرد سر شمشیر تیز What is bred in the bone, will never come out of the flesh اصل بد نیکو نگردد هر که بنیادش بد است. Wall have ears مکن پیش دیوار غیبت بسی بود، کز پسش گوش دارد کسی Who chatter to you, will chatter of you هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد Who has skirts of straw needs fear to fire کسی که دامن حصیری دارد باید از آتش فاصله بگیرد. کسی که بار شیشه دارد نباید به دیوانه سنگ بیاندازد. When love is not madness, it is not love عشق که به حد دیوانگی نرسید، عشق نیست. عاشق آن باشد که چون آتش بود گرم رو سوزنده و سرکش بود What the eye sees not, the heart ruse not اگر دیده نبیند، دل نخواهد. When good cheer is lacking, our friends will be packing یار نیک را در روز بد شناسند. While the grass grow, the cow starves بزک نمیر بهار میاد، خربزه با خیار میاد. Who longest wait of all surely wins صبر آرد آرزو را نی شتاب؛ صبر مایه پیروزی است. We are on a different wavelength آبمان به یک جوی نمی رود. We live for a good time not for a long time کیفیت زندگی مهم تر از کمیت زندگی است. Who knows much, will suffer much هر که بیشتر می فهمد بیشتر رنج می برد. What the heart feels the tongue speaks آنچه بر دل فرود آید، بر زبان آید. Who keeps company with the wolf will learn to howl انگور ز انگور همی گیرد رنگ. کمال همنشین در من اثر کرد و گرنه من همان خاکم که هستم Water is life’s matter and matrix, mother and medium. آب مایه حیات است؛ بدون آب نمی توان زندگی کرد؛ آب آبادانی است. Water which is to pure has no fish آب پاک و تمیز ماهی ندارد. Wishes don’t wash the dishes با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود. a Wonder lasts but nine days آتش تند زود خاکستر می شود. a Work well begun is half done کاری که خوب شروع شده باشد در واقع نیمی از آن انجام شده است. When/where one door shuts another opens خدا گر به حکمت ببندد دری گشاید به فضل و کرم در دیگری When the word is out it belongs to another سخن تا نگویی بر او دست هست چو گفته شد یابد او بر تو دست When the head aches, all the body is out of tune چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار What is a workman without his tools ز بی آلتان کار ناید درست؛ بدون ابزار و وسایل کاری نمی توان انجام داد. Wedlock is a padlock ازدواج، اسارت است. ای گرفتار پایبند عیال دیگر آسودگی مبند خیال Work while it is day تا تنور داغ است نان باید پخت. the Weakest goes to the wall هر چه سنگ است به پای لنگ است؛ سنگ به در بسته می خورد. When candles are away all cats are grey شب گربه سمور نماید. We are shot with our own arrow خود کرده را تدبیر نیست؛ از ماست که بر ماست. Wear the pants in the family تصمیم گیرنده بودن؛ حرف آخر را زدن؛ رئیس بودن a Woman’s place is in the home خانه بدون زن گورستان است. زن بلا باشد به هر کاشانه ای بی بلا هرگز مبادا خانه ای a Woman’s work is never done کار خانم ها نظرات شما عزیزان: پيوندها
|
|||
![]() |